تخصص وكالت

مجله خبري وكيل و مشاوره

حقوق اداری در سنگاپور

۹ بازديد
وکیل کیفری

حقوق اداری در سنگاپور شاخه ای از حقوق عمومی است که به کنترل اختیارات دولتی که از طریق سازمان های اداری مختلف آن اعمال می شود، مربوط می شود. قانون اداری مدیران - وزرا، کارمندان دولتی و مقامات دولتی - را ملزم می کند که منصفانه، معقولانه و مطابق با قانون عمل کنند. حقوق اداری سنگاپور عمدتاً بر اساس قانون اداری انگلیس است که این کشور در استقلال در سال 1965 به ارث رسید.

دعاوی مربوط به بررسی قضایی اقدامات اداری عموماً ممکن است تحت سه عنوان کلی ثابت شده مطرح شود: غیرقانونی بودن، غیرمنطقی بودن، و نادرستی رویه ای.

غیرقانونی بودن به دو دسته تقسیم می‌شود: آن دسته از مواردی که در صورت اثبات به این معناست که مقام دولتی اختیاری برای اقدام یا تصمیم‌گیری ندارد. و مواردی که به این موضوع مربوط می شود که آیا مرجع به درستی از اختیار خود استفاده کرده است یا خیر. دلایل در دسته اول عبارتند از ultra vires ساده و خطاهای مربوط به حقایق پیشین. در حالی که اشتباهات قانونی ظاهری، تصمیم گیری بر اساس شواهد ناکافی یا اشتباه در حقایق مادی، در نظر گرفتن ملاحظات نامربوط یا عدم در نظر گرفتن ملاحظات مربوطه، تصمیم گیری برای اهداف نامناسب، محدود کردن اختیارات، و ناتوانی در برآورده ساختن انتظارات مشروع اساسی در دسته دوم است.

نامعقول بودن را با نامعقول بودن ودنسبوری یکی دانسته اند، که نام آن از پرونده بریتانیایی Associated Provincial Picture Houses v. Wednesbury Corporation (1947) گرفته شده است. طبق گفته شورای اتحادیه های خدمات کشوری علیه وزیر خدمات کشوری (1983)، تصمیم یک مقام دولتی ممکن است لغو شود اگر "آنقدر ظالمانه در مخالفت با منطق یا معیارهای اخلاقی پذیرفته شده باشد که هیچ فرد عاقلی که فکر خود را به کار نگرفته باشد. به سوالی که باید در مورد آن تصمیم گیری شود، می توانست به آن برسد."

اختلافات قراردادی در دادگاه ایالتی

۸ بازديد
وکیل کیفری

از آنجایی که اختلافات قراردادی معمولاً در دادگاه ایالتی حل و فصل می شود، برخی از دادگاه های ایالتی دریافته اند که صرف اعطای 1 دلار به دیگری وظیفه قانونی کافی نیست و بنابراین هیچ ملاحظه قانونی در این نوع معاملات صورت نمی گیرد و در نتیجه قراردادی منعقد نمی شود. با این حال، این یک موضع اقلیت است.
وظایف قانونی از قبل موجود
مقاله اصلی: قانون وظیفه از قبل موجود

طرفی که قبلاً وظیفه قانونی ارائه پول، شیء، خدمت یا تسامح دارد، در هنگام قول صرفاً انجام آن وظیفه، ملاحظاتی را ارائه نمی دهد. این تکلیف قانونی می تواند ناشی از قانون یا تعهد به موجب قرارداد قبلی باشد.

نمونه بارز این موضوع فرعی جایی است که عمویی به برادرزاده سیزده ساله خود (ساکن ایالت نیویورک) این پیشنهاد را می دهد: "اگر تا 18 سالگی سیگار نکشید یا الکل ننوشید، پس من به شما 5000 دلار پرداخت می کنم. در تولد هجده سالگی برادرزاده به عمو می گوید پولش را بده و دایی پول نمی دهد. در دعوای بعدی، عمو برنده می شود، زیرا برادرزاده، طبق قوانین جزایی ایالات متحده، قبلاً وظیفه داشت از کشیدن سیگار در زیر 18 سال و از نوشیدن الکل در زیر 21 سالگی خودداری کند.

همین امر در صورتی صدق می کند که مابه التفاوت، عملکردی باشد که طرفین قبلاً برای آن قرارداد بسته بودند. به عنوان مثال، A موافقت می کند که خانه B را به قیمت 500 دلار رنگ آمیزی کند، اما در نیمه راه A به B می گوید که او تمام نمی کند مگر اینکه B پرداخت را به 750 دلار افزایش دهد. اگر B موافقت کند، و A کار را تمام کند، B هنوز فقط باید 500 دلاری که در ابتدا با آن موافقت شده بود را به A بپردازد، زیرا A قبلاً طبق قرارداد متعهد شده بود که خانه را برای آن مبلغ رنگ آمیزی کند.

قوه قضاییه ایالت کانو

۷ بازديد
وکیل کیفری

قوه قضاییه ایالت کانو مراحل لاگوس را دنبال کرد و دادگاه دعاوی کوچک خود را در 24 ژانویه 2019 با صلاحیتی مشابه دادگاه دعاوی کوچک ایالت لاگوس تأسیس کرد. پنج دادگاه به عنوان دادگاه دعاوی کوچک تعیین شدند و در گواماجا، گیادی-گیادی، نومانسلند و داواکین توفا قرار دارند.

دادگاه‌های دعاوی جزئی به ریاست قاضیانی هستند که پرونده‌های مربوط به مطالبات بدهی بیش از پنج میلیون نایرا را رسیدگی و تعیین می‌کنند. این شامل جمع آوری معمول بدهی های کوچک، تخلیه و سایر اختلافات بین مالکان و مستاجران، و همچنین نقض قراردادها و جرایم ساده می شود. برای اقامه دعوای کوچک، خوانده یا مدعی باید در شعبه قضایی دادگاه سکونت یا تجارت داشته باشند.
سنگاپور

مانند انگلستان، دعاوی کوچک در سنگاپور از طریق دادگاه های دولتی سنگاپور قابل رسیدگی است.
انگلستان

قوانین و رویه ها برای کشورهای مختلف بریتانیا متفاوت است. در حالی که بریتانیا عضو اتحادیه اروپا بود، رویه دعاوی کوچک اروپایی برای دعاوی فرامرزی نیز اعمال شد.
انگلستان و ولز
انگلستان و ولز دادگاه دعاوی کوچک جداگانه ای ندارند. معمولاً پس از تخصیص به بخش دعاوی جزئی سیستم دادگاه شهرستان، در دادگاه شهرستان رسیدگی می شود. دعاوی کوچک تحت مجموعه ای از قوانین اصلاح شده صورت می گیرد. پرونده‌های کم‌ارزش، از جمله بیشتر پرونده‌های جراحات غیر شخصی تا سقف 10000 پوند، معمولاً به مسیر دعاوی کوچک اختصاص داده می‌شوند و باعث ایجاد یک طرح دعاوی کوچک در دادگاه شهرستان می‌شوند. این پرونده ها توسط قضات ناحیه تحت یک رویه غیر رسمی رسیدگی می شود.
یک تفاوت مهم بین دعاوی کوچک و سایر دعاوی مدنی این است که طرفین معمولاً نمی توانند هزینه های حقوقی خود را بدون توجه به اینکه چه کسی برنده یا بازنده است، جبران کند. به همین دلیل، اکثر افراد و مشاغلی که درگیر دعاوی کوچک هستند، بدون وکالت قانونی با آنها برخورد می کنند. با این حال، طرف برنده معمولاً می‌تواند هزینه‌ها، هزینه‌ها و هزینه‌های زیر را از طرف بازنده بازپس بگیرد:

    هزینه های ثابت در آغاز؛
    هزینه دادرسی؛
    هزینه‌هایی که برنده و شاهدان او در سفر به/از جلسه یا دور ماندن از خانه به منظور حضور در جلسه، متحمل شده‌اند.
    از دست دادن درآمد یا از دست دادن مرخصی برای برنده و شاهدان او به دلیل حضور در جلسه یا دور ماندن از خانه به منظور شرکت در جلسه (با سقف 95 پوند در روز برای هر نفر)؛
    هزینه های کارشناسی (حدود 750 پوند برای هر کارشناس)

دادگاه های احکامی علیه وکالت

۹ بازديد
وکیل کیفری

برخی از دادگاه ها احکامی علیه وکالت شخصی در پرونده های مدنی صادر می کنند. دادگاه یک وکیل سابق را مجبور به شکایت از معشوق جدید وکیل سابق خود کرد. دادگاه عالی برگن نیوجرسی همچنین حکمی علیه دادخواهی بر اساس تعدادی از دعاوی که رد شدند و عدم ارائه اظهارنامه مالیات بر درآمد در صورت صدور تحریم صادر کرد. دادگاه عالی نیوجرسی دستوری صادر کرد که یک طرف دعوی را از طرح دعوای جدید منع کرد. با این حال، دادگاه سوم حکم داد که محدودیت در دادخواهی بیش از حد پیش می‌رود و اگر طرف دعوا تأیید کند که ادعاهای جدیدی دارد که قبلاً هرگز از نظر ماهیت سلب نشده بود، نمی‌توان آن را اجرا کرد. حوزه دهم حکم داد که قبل از اعمال محدودیت‌های تشکیل پرونده، دادگاه منطقه باید نمونه‌هایی از پرونده‌های سوءاستفاده‌کننده را ارائه کند و اگر دادگاه منطقه این کار را انجام نداد، محدودیت‌های تشکیل پرونده باید لغو شوند. دادگاه استیناف ناحیه کلمبیا نوشت که «افراد خصوصی «حق قانون اساسی دسترسی به دادگاه‌ها»، یعنی «حق شکایت و دفاع در دادگاه» را دارند.
اثربخشی
در سال 2011، کنفرانس قضایی فدرال، دفاتر منشی دادگاه فدرال را در مورد مسائل حرفه ای بررسی کرد. آنها دریافتند که تنها 17 قاضی از 62 قاضی پاسخگو گزارش می دهند که کشف در اکثر پرونده های غیر زندانی انجام می شود و فقط 13 نفر گزارش دادند که در بیشتر پرونده های حقوقی زندانیان کشف انجام می شود. دریافتند که اکثر طرفداران در بازجویی از شاهدان مشکل داشتند، در حالی که 30٪ دریافتند که طرفداران در بازجویی از شهود مشکلی ندارند یا مشکل کمی دارند. 23  فقط 5% مشکلات مربوط به رفتار نامناسب کارگزاران در جلسات دادرسی را گزارش کردند.
طرفین دعوی طرفدار ممکن است شانس کمتری برای موفقیت داشته باشند. دادگاه استیناف لوئیزیانا نتایج تجدیدنظرخواهی‌های طرفدار علیه درخواست‌های ارائه‌شده را دنبال می‌کند. در سال 2000، 7 درصد از دادخواست‌های تجدیدنظر مدنی که به دادگاه ارائه شده بود، در مقایسه با 46 درصد از دادخواست‌های ارائه شده توسط وکیل، مورد موافقت قرار گرفت. در پرونده‌های جنایی این نسبت نزدیک‌تر است - 34 درصد از دادنامه‌ها در مقایسه با 45 درصد از دادنامه‌های ارائه شده توسط وکیل صادر شده است.

قوه قضاییه سوئد و هیئت منصفه

۱۰ بازديد
وکیل کیفری

در پرونده های تهمت مطبوعاتی و سایر پرونده های مربوط به جرایم علیه آزادی مطبوعات، این سؤال که آیا مطالب چاپی خارج از حدود مجاز است یا خیر، به هیئت منصفه ای متشکل از 9 نفر ارائه می شود که قبل از اینکه پرونده توسط عادی قضاوت شود، یک بررسی اولیه را انجام می دهد. دادگاه ها در این موارد 6 نفر از 9 هیئت منصفه باید علیه متهم رای دهند و در موارد تبرئه نمی توان آنها را رد کرد.

سوئد سنت استفاده از هیئت منصفه در بیشتر انواع محاکمات جنایی یا مدنی را ندارد. تنها استثناء، از سال 1815، در مواردی است که مربوط به آزادی مطبوعات است که بر اساس فصل 7 قانون آزادی مطبوعات، بخشی از قانون اساسی سوئد تحت پیگرد قانونی قرار می گیرد. بیشترین جرمی که تحت این قانون تحت تعقیب قرار می گیرد، افترا است، اگرچه در مجموع هجده جرم از جمله خیانت به کشور و جاسوسی تحت پوشش قرار می گیرد. این پرونده ها در دادگاه های منطقه ای (دادگاه های ردیف اول) توسط هیئت منصفه ای متشکل از 9 نفر غیرعامل رسیدگی می شود.

هیئت منصفه در پرونده های آزادی مطبوعات فقط در مورد حقایق پرونده و مسئله گناه یا بی گناهی تصمیم می گیرد. قاضی پرونده ممکن است حکم مجرم بودن هیئت منصفه را رد کند، اما نمی تواند حکم برائت را رد کند. محکومیت نیاز به رأی اکثریت 6 تا 3 دارد. صدور حکم تنها در اختیار قضات است.

اعضای هیئت منصفه باید شهروند سوئد و ساکن شهرستانی باشند که پرونده در آن رسیدگی می شود. آنها باید قضاوت درستی داشته باشند و به استقلال و یکپارچگی خود معروف باشند. در مجموع، آنها باید طیفی از گروه ها و نظرات اجتماعی و همچنین تمام بخش های شهرستان را نمایندگی کنند. این شورای شهرستان است که مسئولیت تعیین هیئت منصفه را برای مدت چهار سال دارد که تحت آن می توانند در موارد متعدد خدمت کنند. هیئت منصفه منصوب شده به دو گروه تقسیم می شوند، در اکثر شهرستان ها، اولی با شانزده نفر و دومی با هشت نفر. از این مجموعه هیئت منصفه موجود، دادگاه کسانی را که در پرونده تضاد منافع دارند، استماع می‌کند و آنها را مستثنی می‌کند، پس از آن، متهمان و شاکیان حق دارند تعدادی از اعضا را که برحسب شهرستان و گروه متفاوت است، کنار بگذارند. سپس هیئت داوران نهایی به صورت تصادفی با قرعه کشی انتخاب می شوند.

در سایر پرونده های کیفری و مدنی از هیئت منصفه استفاده نمی شود. برای اکثر پرونده های دیگر در دادگاه های ردیف اول و دوم، قضات غیر روحانی در کنار قضات حرفه ای حضور دارند. قضات غیر عادی هم در تصمیم گیری در مورد حقایق پرونده و هم در صدور حکم مشارکت دارند. قضات غیر رسمی توسط مقامات محلی یا در عمل توسط احزاب سیاسی که در مقامات نمایندگی می شوند منصوب می شوند. بنابراین قضات عادی معمولاً از میان نامزدهای احزاب سیاسی حاکم انتخاب می شوند.

مصاحبه‌های مفصل با هیئت منصفه

۱۰ بازديد
وکیل کیفری

دانش جمعی و ماهیت عمدی هیئت منصفه نیز به عنوان دلایل به نفع آنها آورده شده است:

    مصاحبه‌های مفصل با هیئت منصفه پس از صدور احکام در محاکمه‌هایی که شامل شهادت کارشناسان پیچیده است، تحلیل دقیق و انتقادی را نشان داده است. هیئت منصفه مصاحبه شونده به وضوح تشخیص دادند که کارشناسان در یک فرآیند مخالف انتخاب شده اند. آنها از تکنیک های معقولی برای ارزیابی شهادت کارشناسان استفاده کردند، مانند ارزیابی کامل بودن و سازگاری شهادت، مقایسه آن با سایر شواهد در محاکمه، و ارزیابی آن بر اساس دانش و تجربه زندگی خود. علاوه بر این، این تحقیق نشان می‌دهد که در جلسات مشورت، هیئت منصفه دیدگاه‌های فردی خود را در مورد شواهد ترکیب می‌کنند و پیش از رسیدن به حکم، در مورد شایستگی‌های نسبی آن بحث می‌کنند.

در ایالات متحده، هنگامی که قاضی در دستورالعمل های هیئت منصفه از آنها خواسته می شود، گاهی از هیئت های منصفه خواسته می شود تا به یافته های واقعی در مورد موضوعات خاص دست یابند. این ممکن است برای مثال شامل شرایط تشدید کننده ای باشد که در صورت محکومیت متهم برای افزایش مجازات متهم استفاده می شود. این رویه در همه پرونده‌های مجازات اعدام در Blakely v. Washington، 542 U.S. 296 (2004) مورد نیاز بود، جایی که دادگاه عالی حکم داد که اجازه دادن به قضات برای دستیابی به چنین یافته‌هایی به‌طور یک‌جانبه، حق متمم ششم برای محاکمه هیئت منصفه را نقض می‌کند. یک استدلال متمم ششم مشابه در Apprendi علیه نیوجرسی، 530 US 466 (2000) منجر به گسترش این الزام از سوی دادگاه عالی به همه پرونده های جنایی شد، و معتقد بود که "هر واقعیتی که مجازات جرم را فراتر از حداکثر قانونی مقرر افزایش دهد، باید به هیئت منصفه ارائه شود و بدون شک معقول ثابت شود.»

استفاده از حقوقدانان

۹ بازديد

وكيل كيفري

بر اساس كشور

استراليا

استراليا داراي رژيم مشخصي براي استفاده از حقوقدانان است. به گفته يكي از محققين مطالعات پارالگال:

    با اين حال، انحصار حرفه وكالت در استراليا به حق حضور در دادگاه حقوقي و تهيه اسناد خاص براي پاداش محدود مي شود، كه زمينه وسيعي از وظايف قانوني را براي انجام ساير كارگران، از جمله وكلا، باز مي گذارد.
    - جيل ايرنه كاولي

علاوه بر اين، حقوقدانان استراليايي «شناخت رسمي كمي از آنها دارند، يا وضعيتي كه به آنها اعطا شده است»، با اين حال آنها «نياز به آموزش تخصصي دارند».
كانادا

در كانادا، حقوقدانان (به جز در انتاريو) عموماً دستياران آموزش ديده اي هستند كه به وكلا كمك مي كنند و تحت نظارت وكلا كار مي كنند. حقوقدانان توسط قانون تنظيم نمي شوند (به جز در انتاريو) و به تنهايي حرفه اي نيستند. برخي از استان‌ها (مانند بريتيش كلمبيا) به وكلا اجازه مي‌دهند كه برخي از وكلا را براي ارائه خدمات اضافي به مشتريان تعيين كنند. با اين حال، وكلا به طور كامل مسئول تمام اقدامات يا ترك هاي حقوقي تعيين شده باقي مي مانند.
انتاريو
در انتاريو، حقوقدانان حقوقي توسط انجمن حقوقي انتاريو مجوز دارند. انتاريو با ايالت واشنگتن تنها حوزه قضايي در نيمكره غربي است كه در آن ضابطان حقوقي مجوز دارند و اين حرفه به عنوان افسر دادگاه تنظيم مي شود. مشاورين حقوقي داراي مجوز در محدوده كاري تعريف شده فعاليت مي كنند و از مشتريان در مواردي مانند جرائم استاني (بليط ترافيك و غيره)، مهاجرت، اختلافات مالك و مستاجر، قانون كار، دادگاه دعاوي كوچك (تا سقف 35000 دلار) و موضوعات جنايي خاص نمايندگي مي كنند. آنها در حال حاضر مجاز به وكالت در دادگاه خانواده يا وصيت نامه و املاك نيستند. به موجب دفتر خود، حقوقدانان داراي مجوز براي گرفتن سوگندنامه (سوگند) كميسر هستند.

در استان انتاريو، حقوقدانان يك نهاد تنظيم شده در سيستم قانوني هستند. حقوقدانان پس از صدور مجوز، كميسر مي شوند و در صورت انتصاب ممكن است به عنوان سردفتر غير وكيل، دادستان تاج، دادستان شهرداري يا قاضي صلح تبديل شوند.

دادگاه ورشكستگي ايالات متحده

۷ بازديد

وكيل كيفري

دادگاه ورشكستگي ايالات متحده براي ناحيه شرقي تنسي اعلام كرده است كه "ارائه توضيحات يا تعاريف به مشتريان از چنين اصطلاحات حقوقي هنري ... به خودي خود ارائه مشاوره حقوقي است." ايالت كاروليناي شمالي. وكيل معتقد است كه «تعريف اصطلاحات قانون حق حبس، اخطارهاي مربوط به زمان مورد نياز و يادآوري ارسال اخطارهاي اوليه در مدت پنج تا ده روز پس از شروع كار، زماني كه با تهيه اسناد قانوني [به روشي كه شرح داده شد] همراه شود، به منزله ارائه قانوني است. نصيحت."

قانون تگزاس به طور كلي شخصي را كه وكيل نيست از وكالت موكل در يك موضوع آسيب شخصي يا خسارت مالي منع مي كند و تخلف را به عنوان يك جنايت مجازات مي كند. برخي از ايالت ها نيز رفتار جداگانه ادعاي دروغين وكالت را جرم مي دانند (براي مثال در تگزاس، اين يك جنايت است).
اجرا
قوانين كيفري و اجراي قوانين "عمل غيرمجاز وكالت (UPL)" روش ترجيحي وكلا است. در فلوريدا، اجراي قانون غيرمجاز جنايات درجه سوم است كه مجازات آن تا شش ماه زندان و 5000 دلار جريمه است. نيوجرسي داراي قانوني است كه به موجب آن شركت آگاهانه در اجراي قانون غيرمجاز به عنوان "جرم براي افراد بي نظم" و در صورتي كه (الف) اين تصور نادرست ايجاد كند كه فرد يك فرد است، "جرم درجه چهارم" است. وكيل؛ (ب) از UPL سود مي برد، يا (ج) باعث آسيب توسط UPL مي شود. در يك نظرسنجي در سال 2015 توسط انجمن وكلاي آمريكا، فلوريدا داراي بيشترين بودجه - 1.8 ميليون دلار - در سراسر كشور براي پيگرد قانوني قانون غيرمجاز بود.

دولت علاقه مند به محافظت از عموم مردم در برابر اين است كه افراد فاقد صلاحيت خود را به عنوان متخصصان داراي مجوز معرفي كنند، اما وجود قوانيني عليه فعاليت هاي غيرمجاز خود تضمين نمي كند كه متخصصان بدون مجوز شناسايي شده و آن قوانين اجرا مي شوند.

وكلاي خارجي

۸ بازديد

وكيل كيفري

وكلاي خارجي كه براي مدت معيني به عنوان پزشكان حقوقي در جزيره من ثبت شده اند نيز مي توانند دوره آموزشي و نظارت كوتاه تري را انجام دهند. همه وكلاي كارآموز در طول دوره آموزشي خود ملزم به گذراندن امتحانات وكالت جزيره من هستند كه شامل مقالاتي در مورد رويه مدني و كيفري، قانون اساسي و قانون زمين، و قانون شركت و ماليات و همچنين حسابداري است. امتحانات دقيق هستند و داوطلبان براي قبولي در هر مقاله به سه تلاش محدود مي شوند.

وكلاي ارشد انگليسي گهگاه مجوز حضور به عنوان وكيل را در پرونده هايي كه انتظار مي رود به طور غيرعادي طولاني يا پيچيده باشد، بدون گذراندن آزمون وكالت يا گذراندن دوره هاي آموزشي بيشتر دريافت مي كنند: آنها فقط مجازند در رابطه با موضوعي كه مجوز دريافت كرده اند، اقدام كنند. به همين ترتيب، وكلاي دادگستري و وكلاي دادگستري شاغل به عنوان مدعي العموم ممكن است بدون نياز به گذراندن آزمون وكالت يا گذراندن دوره هاي آموزشي بيشتر، مجوز حضور به عنوان وكيل را داشته باشند: آنها فقط در طول مدت كار مجاز به فعاليت به عنوان وكيل هستند.

رفتار حرفه اي وكلاي مدافع توسط انجمن حقوقي جزيره من تنظيم مي شود، كه همچنين يك كتابخانه براي اعضاي خود در داگلاس دارد. در حالي كه مدافعان جزيره من به طور سنتي نام خود را با «وكيل» به شيوه جزاير كانال پيشوند نمي‌دادند، برخي از مدافعان اكنون شروع به اتخاذ اين رويه كرده‌اند.
جرسي و بايليويك گورنزي
Bailiwick of Jersey و Bailiwick of Guernsey (گرنزي، همراه با دو جزيره نيمه خودمختار آلدرني و سارك، و همراه با جزاير ديگر) دو حوزه قضايي جداگانه هستند، تا حد زيادي داراي دو مجموعه قانون متفاوت و داراي دو مجزا هستند، اما حرفه هاي حقوقي مشابه در هر دو حوزه قضايي، وكلاي دادگستري - كه به درستي وكلاي ديوان سلطنتي ناميده مي شوند - تنها وكلايي هستند كه حقوق عمومي مخاطب در دادگاه هاي خود را دارند.

قانون تجاري

۷ بازديد

وكيل كيفري

اين قانون به ساختارهاي تجاري جايگزين (ABS) با غير وكلا در نقش هاي حرفه اي، مديريتي يا مالكيت اجازه مي دهد. اين قانون سيستمي را ايجاد مي‌كند كه به موجب آن تنظيم‌كننده‌هاي تاييد شده مي‌توانند به نهادهاي داراي مجوز براي ارائه خدمات حقوقي محفوظ اجازه دهند (ss.71-111).

مرجع تنظيم مقررات وكلا مجوز اولين مجموعه ABS را در سال 2012 صادر كرد، از جمله خدمات حقوقي تعاوني.
شكايات

رگولاتورهاي تاييد شده بايد يك سيستم شكايات را به عنوان بخشي از ترتيبات نظارتي داخلي خود اجرا كنند (ص. 112). بخش 114 قانون، دفتري براي شكايات حقوقي ايجاد مي‌كند كه بخش 115 تصريح مي‌كند كه بايد يك طرح بازرس را مديريت كند (ss. 114-158 /Sch. 15). بخش 114 در 7 مارس 2008 لازم الاجرا شد.

در 3 فوريه 2009، هيئت خدمات حقوقي اعضاي هيئت مديره دفتر رسيدگي به شكايات حقوقي را اعلام كرد و اين دفتر رسماً در 24 ژوئيه 2009 راه اندازي شد. طرح جديد، «مدافع حقوقي» بود كه صلاحيت انحصاري انحصاري رسيدگي به شكايات مربوط به متخصصان حقوقي را دارد. بازرس حقوقي دريافت شكايات را در 6 اكتبر 2010 آغاز كرد.

اين طرح جايگزين كميسيونر شكايات خدمات حقوقي و بازرس خدمات حقوقي شد كه در قانون دادگاه ها و خدمات حقوقي 1990 (ص. 159) ايجاد شده بود.[5] دفتر كميسر شكايات خدمات حقوقي در 31 مارس 2010 بسته شد. دفتر بازپرس خدمات حقوقي در سال 2011 بسته شد.

فقط براي اهداف شكايات، خدمات مديريت ادعا به عنوان فعاليت‌هاي قانوني محفوظ در نظر گرفته مي‌شود و تنظيم‌كننده خدمات مديريت ادعاها به‌عنوان يك تنظيم‌كننده تأييد شده در نظر گرفته مي‌شود (s. 161).

امتياز حرفه اي حقوقي

اين قانون امتياز حرفه اي حقوقي را به افراد مجاز به غير از وكيل دادگستري و وكيل دادگستري (ص. 190) تعميم مي دهد. اين بخش در سال 2010 لازم الاجرا شد.
هزينه ها در دادرسي هاي حقوقي
در مواردي كه يك طرف دعوا در دادرسي مدني به صورت غيرقانوني وكالت مي كند، اعطاي هزينه به آن شخص برخلاف اصل غرامت خواهد بود. بخش 194 به دادگاه اجازه مي دهد كه به جاي آن به يك موسسه خيريه دستور پرداخت بدهد. اين مقررات به تدريج از 30 ژوئن تا 1 اكتبر 2008 لازم الاجرا شد.